معرفی وبلاگ
خدایا یاریمان رسان تا شریعت عشق را بدانیم ، طریقت عشق را بپیماییم و در حقیقت عشق فنا شویم. ............................ اي آب نديده آبي شده ها بي جبهه و جنگ انقلابي شده ها مديون لب تشنه جانبازانيد اي بر سر سفره آفتابي شده ها
دسته
آرشیو
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 288971
تعداد نوشته ها : 323
تعداد نظرات : 18
شهيدان را شهيدان مي شناسند جشنواره وبلاگ نويسي 8سال دفاع مقدس گر همسفري بسم الله

Rss
طراح قالب
GraphistThem238

به طور کلی در عهدنامه های گذشته ، پس گرفتن بخشی از خاک ایران ( خرمشهر ) در صورتی نتیجه می داد که بخش دیگری از آن ( سلمانیه ، هرات یا .... ) به دشمن واگذار شود و این به خاطر آن بود که عنصر تعیین کننده در آزادی خرمشهر ، توافق قدرت های بزرگ ( مثل روس و انگلیس ) و اصطکاک و اشتراک منافع آنان بود نه قدرت داخلی و مستقل ایران . خرمشهر در جنگ تحمیلی نیز اشغال و آزاد شد اما این بار خرمشهر یک نقطه ی عطف است ، نه تنها در جنگ تحمیلی بلکه در تاریخ ایران .

خرمشهر دو حماسه را در خود جای داده است : 1-حماسه ی مقاومت خرمشهر 2- حماسه ی ازادی خرمشهر . ازادی خرمشهر یک حماسه بزرگ است . زیرا به ملتی آموخت که می توانند شکست را مقدمه ی یک پیروزی فراموش نشدنی قرار دهند و باز هم عزت ، استقلال ، آزادی و تعیین سرنوشت را تجربه کنند . اما در مقایسه ، اولی عظمی تر و تعیین کننده تر است . اصولا وقوع حماسه ی دوم مرهون وقوع حماسه ی اول است .

پس از فتح خرمشهر ، شرایط برای اتمام جنگ مهیا نبود . بعد از باز پس گیری خرمشهر، منطقه با حمله ی اسرائیل به جنوب لبنان رو به رو شد و وقفه ای در ادامه ی جنگ پیش آمد و نیروی ایران متوجه جنوب لبنان بود ، اما زمانی که احساس شد فتح خرمشهر به تنهایی برای ریشه کن کردن تجاوز و به دست آوردن حقوق ایران کافی نیست ، شعار " ادامه ی عملیات و دفاع " تا تنبیه متجاوز و ریشه کن کردن تجاوزگر مطرح شد .

البته از دید دیگری نیز می توان به این مسئله نگاه کرد . پس از آزادی خرمشهر این خوش بینی قوت گرفت که جنگ به زودی پایان می پذیرد ، اما چنین نشد و جنگ شش سال دیگر هم ادامه یافت . امروزه برای بسیاری هنوز این سوال مطرح است که چرا به جنگی چنین هولناک و زیانبار زودتر پایان داده نشد ؟ در این باره نظرات متفاوتی از سوی کارشناسان مسائل سیاسی و نظامی مطرح گردیده است که در ادامه در مورد آنها بحث خواهیم کرد . صدام با چند برداشت غلط به ایران حمله کرده بود ، اما بعد از آزاد سازی خرمشهر کمی به خود آمد و طی اعلامیه ای که در تاریخ 10 ژوئن 1982 – 20 خرداد 1361 – برای دبیر کل وقت سازمان ملل متحد ارسال کرد ، آمادگی عراق را برای اجرای آتش بس اعلام نمود تا با یک بازی سیاسی خود را صلح طلب و مقید به قوانین بین المللی نشان دهد و از طرف دیگر به قول معروف توپ را به زمین ایران بیندازد. لیکن این که چرا در آن موقع ایران راضی به پذیرش آتش بس نشد دلایلی دارد که در اینجا به طور خلاصه به برخی از آنها می پردازیم .اول این که معلوم نبود که با پذیرش آتش بس از سوی ایران ، صدام پس از تجهیز دوباره ارتش خود بار دیگر به ایران حمله ور نشود ، چنانچه پس از پایان جنگ با ایران ، با اشغال کویت خوی تجاوزگرانه خود را نشان داد .

شواهدی که نشان می دهد صدام از همان ابتدای جنگ خود را برای حمله شیمیایی به ایران آماده می کرده نیز موید این نظریه است . دیگر این که جامعه جهانی در آن روز ( پس از ازاد سازی خرمشهر ) عراق را به عنوان آغاز کننده جنگ نمی شناخت و این موضوع باعث از دست دادن امتیازاتی برای ایران می شد که طبعا قابل قبول برای دولت و ملت ایران نبود .

نکته دیگر این که در زمان آزاد سازی خرمشهر هنوز مهران و بعضی قسمت های دیگر از خاک ایران در دست عراق بود و شورای امنیت از طرفین خواسته بود که به مرزهای خود عقب بروند آن هم بدون هیچ اجبار یا ضمانت اجرایی و حتی تقبیح و شناساندن متجاوز. در حالی که هنگام اشغال کویت دیدیم که جامعه بین المللی چگونه به سرعت قطعنامه محکومیت عراق را صادر میکند و برای آزادی آن اقدام نیز میکند . به طور حتم اگر در مورد ایران نیز جامعه بین المللی چنین عمل می کرد و عدالت را در مورد برخورد با متجاوز و جبران خسارت و ... برقرار می ساخت جنگ زودتر به پایان می رسید . زیرا دولتمردان ایران نیز راضی به جنگ و درگیری و تنش در منطقه نبودند .  علاوه بر این صدام و حامیانش هنوز در آن زمان در افکار خام خود بودند و نمی خواستند بدون دریافت امتیازی کنار بکشند . چنانچه که پس از پذیرش قطعنامه 598 از سوی ایران شاهد حمایت همه جانبه عراق از مخالفان ایران بودیم .


دسته ها : مختصری از جنگ
بیست و هفتم 6 1389 8 بعد از ظهر
X